آموزش تعالیبخش: آموزش معطوف به ساخت انسان و جامعه
طراحی آموزش تعالیبخش، به عنوان یک سبک آموزشی نوین، سازنده و فعال، از مهمترین دستاوردهای آصف در دههی اخیر است. انسانسازی، خانوادهسازی، سازمانسازی، و جامعهسازی، رسالتهای گرانسنگ این نوع آموزش محسوب میشوند. اکنون یک دهه است که“ شبکه مدارس تعالی آصف“ از این سبک آموزشی استفاده میکند.
آموزش حقیقی چیست و رسالت آن کدام است؟ همانگونه که نویسندگان برجستهی کتاب «یادگیری در هزارهی نوین: چالشهای آموزش در قرن بیستم» خاطرنشان میکنند، آموزش در دنیای امروز از هدف و مسیر متعالی خود بهکلی دور افتاده است. در واقع، آموزش به یک صنعت پولساز با خروجیهای بیکیفیت یا کمکیفیت تبدیل شده است. آموزش حقیقی آموزش معطوف به ساختن[1] است؛ ساختن فعالانه و اثربخش انسان، خانواده، سازمان و جامعه. ساختنی که منجر به شکوفایی و تعالی فرد و جمع میشود. اگر بخواهیم زمینی آسمانی بسازیم، کلید آن همین آموزش حقیقی است که ما آن را آموزش تعالیبخش نام نهادهایم.
تا جایی که به فرد مربوط میشود، هدف آموزرش تعالیبخش، ساختن انسانِ «هدفمند»، «انتخابگر»، «آفریننده» (خلاق) و «توانمند» است. همین را میتوان به جمع نیز تعمیم داد: ساختن جماعات هدفمند، انتخابگر، آفریننده، و توانمند. در این جا با چهار ویژگی سترگ روبرو هستیم که آمیزش آنها انسان متعالی، و جامعهی متعالی را برمیسازد. این ویژگیها نیاز به بررسی دارند.
- هدفمندی: انسان بیهوده آفریده نشده، زیرا، برساختهی خداوندی هدفمند است. به گفتهی قرآن کریم هدف از آفرینش انسان «شناخت خداوند»، و رسالت او «آبادانی زمین» در مقام خلیفهالله است؛ کسی که از سوی خدا حاکم بر زمین است. در فرایند تحقق همین هدف و رسالت است که انسان شکوفا میشود و بذر وجود او سبز میشود و به بار مینشیند. و بدینسان، انسان کمال و تعالی را تجربه میکند. آموزش باید انسان را به این هدف و رسالت، آگاه و برای تحقق آنها آماده نماید. به همین خاطر است که میگوییم آموزش تعالیبخش انسان «هدفآگاه»، «رسالتآگاه»، و «توانمند» تربیت میکند.
- انتخابگر: انسان متعالی موجودی است انتخابگر، و قادر به «انتخاب هوشمندانه»؛ انتخابی که به زبان ریاضی، تابع پشیمانی آن کمینه باشد. انتخاب هوشمندانه کمترین پشیمانی را به بار میآورد. انسانی که از عهدهی انتخابهای هوشمندانه در برهههای مختلف زندگی برآید، پاداشهای بزرگی دریافت میکند. نخستین آنها رضایت مداوم از وضع موجود خویش، و سپس رضایت خاطر درونی از خویشتن، و انتخابها/ و دستاوردهای خویش است. وانگهی، چنین انتخابهایی خود او را هم میسازند، و موجب تعالی او میشوند. در حقیقت، ما انتخابهای خود را میسازیم، و انتخابهایمان نیز ما را میسازند.
به سادگی میتوان نشان داد که انتخاب هوشمندانه یک «انتخاب ارزشی» است؛ انتخاب بر پایهی ارزشها و با هدف بیشینهسازیِ ارزشهای بنیادینِ فرد یا جمع. از این رو، انسان انتخابگر به سطح بالایی از شناخت «ارزشها» نیازمند است، و صد البته، ارزشهای درست. ارزشها هم نقش «هدف» و هم نقش «معیارها» را بازی میکنند. گزینش بدون معیارهای روشن، غیر ممکن نیست؛ اما چنین گزینشی نه هوشمندانه است و نه خلاق. لذا با توجه به نقش کلیدی ارزشها در زندگی، آموزش تعالیبخش، انسان «ارزشمحور»[2] برمیسازد. هنری مینزبرگ ـ روانشناس ـ به ما نشان داد که درک ارزشهای درست، منجر به «بلوغ روانی» انسان میشود: به این معنا که از وی فردی نخبه و خودشکوفا میسازد.
- آفرینشگری (خلاقیت): انسانی که از روح خدا در او دمیده شده، ژن خدایی دارد. بنا بر این، اگر خداوند خلاق است، آدمی نیز بالقوه خلاق است. ما خلاقیت را آفرینش چیزی نو و ارزشمند تعریف میکنیم. در عصر رقابتهای فزاینده و نفسگیر، خلاقیت و به دنبال آن «نوآوری» دو عامل کلیدی در ایجاد مزیت رقابتی برای شرکتها و ملتها محسوب میشوند. از سوی دیگر، موج چهارم عصر خلاقیت و صنایع خلاق است. در این موج، خلاقیت فصلالخطاب موفقیت و کامیابی است. اگر خلاق باشید، کامیابید، وگرنه به بیغولهنشینان تعلق خواهید داشت! چنین است که ما میگوییم: آموزش باید انسان خلاق و مؤثر تربیت کند. و این، درست بر خلاف روش و منش «آموزش ماشینی» است که سرچشمهی خلاقیت را در انسان میخشکاند، و از او یک ماشین میسازد.
- توانمندی: انسان هدفآگاه/ رسالتآگاه هم مقصد را میشناسد، هم مسیر را. اما دلیلی ندارد که بتواند تا مقصد برود. برای رسیدن به هر مقصدی توانشهایی لازم است، توانشهایی متناسب با مقصد. از این رو تربیت انسان هدفآگاه/ رسالتآگاه کافی نیست. انسان باید توانمند هم باشد. جالب است که هر آنچه گفتیم در مورد جماعتها هم صدق میکند. برای شکل بخشیدن به یک جهان بهتر ما نیازمند خانوادهها، انسانها، و جوامع هدفمند، انتخابگر، آفریننده، و توانمند هستیم.
چنانکه میدانیم، توانمند شدن نیازمند «یادگیری مستمر» است. به همین خاطر امروز یادگیری مستمر و مادامالعمر به یکی از مهمترین ویژگیهای همهی افراد و جماعات متعالی تبدیل شده است.
قطعاً تا کنون این پرسش برایتان ایجاد شده که آموزش تعالیبخش بر چه اصولی استوار است و چگونه کار میکند؟ به این سوالها پاسخی گذرا میدهیم، و پاسخ تفصیلی را به مجالی دیگر موکول میکنیم.
آموزش تعالیبخش بر سه اصل زیر استوار است:
- تفکر انتقادی: تفکر پرسشگر و نقاد
- تأکید بر یادگیری (learning بجای educating)، آنهم یادگیری خلاق و سریع، که جای بحث فراوان دارد.
- رابطهی منتورینگ. این رابطه که از دو کنشگر به نامهای منتور (استاد تعالی) و منتی (تعالیجو) برساخته میشود، باید تضمینکنندهی رشد و تعالی منتی باشد.
نکتهای که ممکن است از دیدگاه عملی برای خوانندگان عملگرا مهم باشد، این است که آیا این سبک آموزش تا کنون در جایی مورد استفاده قرار گرفته، و نتایج آن محک خورده است؟ پاسخ مثبت است. طی دو سالی که از ابداع این سبک آموزش در آصف میگذرد، شبکه مدارس تعالی آصف از این سبک اثربخش با موفقیت استفاده کرده، و نتایج چشمگیری حاصل نموده است.
به خاطر داشته باشیم آموزش به این معنا ـ یعنی آموزش تعالیبخش ـ کلید طلایی برساختن انسانها، خانوادهها، سازمانها، و جوامع سرآمد است. و هیچ چیز دیگری جای آن را پر نمیکند.
[1]. Building – oriented
[2]. Value – based
درباره عقیل ملکی فر
آیندهپژوه پیشکسوت، اولین منتور تعالی کشور، بنیانگذار اندیشکده آصف
نوشته های بیشتر از عقیل ملکی فر
دیدگاهتان را بنویسید